محصولات پرفروش
جدید ترین ها
ارزان ترین ها
نگهداری خودرو
موبایل و لوازم جانبی
لوازم آشپزخانه
لوازم خانگی

کلاه ایمنی شاخدار
افسانه 5: آنها کلاه ایمنی شاخدار به سر داشتند
برخی از افسانهها را میتوان به افسانهها تبدیل کرد، از جمله کلاه ایمنی شاخدار. تنها کلاه ایمنی دوران وایکینگها که تا کنون پیدا شده است، کلاه ایمنی جرمندبو است که در رینگریک، نروژ کشف شد، شباهت زیادی به ماسک بتمن دارد - بدون گوشهای نوکتیز. باراکلاف اشاره می کند، همچنین، بدون شاخ.
در بازنمایی های دوره وایکینگ ها، جنگجویان با سر برهنه ظاهر می شوند یا کلاه ایمنی ساده پوشیده اند که احتمالاً از آهن یا چرم ساخته شده است. مک ماهون می نویسد، اگرچه برخی از شخصیت های شاخدار در هنر نوردیک ظاهر می شوند، مانند ملیله اوزبرگ، آنها معمولاً نشان دهنده خدایان یا هیولاها هستند تا جنگجویان فانی.
یک منبع اصلی برای کلاههای شاخدار مشخص شده است: کارل امیل دوپلر، طراح لباس برای اولین نمایش اپرای واگنر حلقه نیبلونگ در جشنواره بایروث در سال 1876 از آنها استفاده کرد. یکی دیگر از تبلیغکنندگان قرن نوزدهمی، نقاش سوئدی، یوهان آگوست مالمستروم بود. ، که آنها را در تصاویر خود برای حماسه های نوردیک استفاده کرد.
دوپلر، مالمستروم و دیگران ممکن است از اکتشافات معاصر کلاههای باستانی با شاخ الهام گرفته باشند که - همانطور که بعدها مشخص شد - قدمت آنها زودتر از عصر وایکینگها بوده است. شاید هنرمندان از پژواکهای دوردست مورخان یونان و روم باستان الهام گرفتهاند که اروپاییهای شمالی را با کلاههایی که با شاخ تزئین شده بودند توصیف کرده بودند. این روسری نه تنها حداقل یک قرن قبل از ظهور وایکینگ ها از مد افتاده بود، بلکه احتمالاً فقط برای اهداف تشریفاتی توسط کشیشان نورس و آلمانی پوشیده می شد.
افسانه 6: آنها قدبلند و بلوند بودند
"وایکینگ" تصویری از مردی با بند، مو روشن و چشم آبی را تداعی می کند. به عبارت دیگر، کریس همسورث در حماسه ثور. اما لیز لاک هارویگ از دانشگاه کپنهاگ از مطالعات DNA روی اسکلتها در مقبرههای قرون وسطایی به این نتیجه رسید که در آن دوران ترکیبی از موبورها، مو قرمزها و سبزهها درست مثل امروز دیده میشد. جامعه وایکینگ ها منحصراً از تبار اسکاندیناوی نبودند. هارویگ می گوید: «ما قبلاً با یک ترکیب فرهنگی و قومی سروکار داشتیم. مانند رنگ مو، عنبیه نیز متنوع بود. به گفته مک ماهون، حتی تصور قد غیرعادی وایکینگ ها نیز یک افسانه است. قد متوسط نر از آن نواحی شمالی در آن زمان حدود 1.73 متر (حدود 5 فوت و 6 اینچ) قد داشت، همان قد متوسط مردان اروپایی. تغذیه ممکن است یک عامل بوده باشد. تابستان های کوتاه و زمستان های سخت در اسکاندیناوی به معنای منابع غذایی محدود بود، بنابراین حملات می توانست وسیله ای برای تغذیه باشد.
شهرت بلند آنها احتمالاً نتیجه ناسیونالیسمی است که در قرن 19 و 20 ظهور کرد و وایکینگ ها را به عنوان کهن الگوی نوردیک و آریایی معرفی کرد.
حتی این ایده که وایکینگها مردانی با شستوشوی ضعیف بودند، با شواهد باستانشناسی رد شده است: گورها و سایر مکانهای حفاریشده پر از شانهها، موچینها و تیغهایی است که در کنار بقایای مردانه و زنانه قرار دارند. آنها همچنین میتوانستند از صابون با محتوای لیموترش برای جلوگیری از شپش استفاده کنند، که عوارض جانبی سفید کردن موهایشان را نیز داشت.

دوران وایکینگ ها
افسانه 3: آنها از جمجمه می نوشیدند
داستانهای بیرحمی مهاجمان اسکاندیناوی، اعتبار بخشیدن به وایکینگها را با برخی عادات نفرتانگیز - مانند تمایل به نوشیدن از جمجمههای دشمنانشان - قابل قبول میسازد. تصور غلط رایج از ترجمه نادرست سرچشمه می گیرد.
اوله ورم، پزشک دربار پادشاه دانمارک در قرن هفدهم، همچنین یک زبان شناس بود که علاقه زیادی به سنگ های سنگی، تخته سنگ هایی که با رون ها حک شده بود (الفبای آلمانی و نورس) بود. در سال 1636، ورم با استناد به یک شعر نوردیک که قهرمان داستان آن ادعا میکند که در والهالا - بهشت تا جنگجویان اسطورهای اسطورهای اسکاندیناوی - از شاخههای منحنی جمجمهها، آل مینوشد، تحقیقی درباره رونها منتشر کرد.
منظور شاعر شاخه هایی بود که از جمجمه حیوانات – یعنی شاخ – بیرون می آمدند. اما دکتر دربار این عبارت را به لاتین ex craniis eorum quos ceciderunt ترجمه کرد - از جمجمه کسانی که کشته بودند. این یک نقطه دیگر به شهرت بد وایکینگ ها اضافه کرد. گفته میشود، طبق گزارشها، گروههای قومی دیگر از جمجمه دشمنان خود مشروبنوشیدهاند، اما تمایل دارد که با وایکینگها مرتبط باشد.
افسانه 4: آنها قربانیان خود را در مراسم "عقاب خونی" شکنجه می کردند
مهاجمان اسکاندیناوی با یک عادت اسفناک دیگر نسبت داده می شوند: گذاشتن علامت "عقاب خونی" بر قربانیان زنده. در این آیین، دنده ها در معرض دید قرار می گرفتند و از ستون فقرات بریده می شدند و سپس دراز می شدند. ریه ها بیرون کشیده شده و به گونه ای قرار داده شده است که شبیه بال است، برخی معتقدند که جسد می تواند به اودین، خدای اصلی در اساطیر نورس پرواز کند. النور روزاموند باراکلاف، استاد تاریخ قرون وسطی در دانشگاه دورهام، در فراتر از سرزمینهای شمالی: سفرهای وایکینگ و اسکاندیناوی قدیم توضیح میدهد که از آنجایی که اولین اشاره در یک بیت اسکالدی بود، میتواند مورد دیگری از مجوز شعری باشد که توسط دیگران بیش از حد تحت اللفظی تفسیر شده است. حماسه ها.
روبرتا فرانک از دانشگاه ییل مدتها است که صحت این آیین را زیر سوال برده است و معتقد است که این آیین احتمالاً از نویسندگان اولیه مسیحی اسکاندیناوی سرچشمه گرفته است که به دنبال انگ زدن به اجداد بت پرست خود بودند. او در انگلیسی Historical Review می نویسد: «روش عقاب خونی از متنی به متن دیگر متفاوت است، و هر قرن که می گذرد مبهم، بت پرست و وقت گیرتر می شود.
اخیراً، دانشمندان دانشگاه ایسلند و دانشگاه کیل انگلستان، امکان اجرای «عقاب خونین» بر روی یک قربانی زنده را بررسی کردند. در مقاله ای که در Speculum: A Journal of Medieval Studies منتشر شد، آنها به این نتیجه رسیدند که اگرچه از نظر تشریحی انجام این عمل با ابزارهای موجود در آن زمان امکان پذیر بود، اما قربانی در مراحل اولیه شکنجه بر اثر از دست دادن خون یا خفگی می مرد.اعدام کامل یک عقاب خونین را فقط می شد روی جسد انجام داد.تا زمانی که باستان شناسان جسدی را پیدا کنند که دارای شواهد روشنی باشد که این اتفاق افتاده است، احتمالاً هرگز نخواهیم فهمید.

افسانه وایکینگ ها
افسانه ها و باورهای غلط وایکینگ ها را پوشانده است. افسانهها پس از اولین تهاجمشان به جزایر بریتانیا در اواخر قرن هشتم متولد شدند و از آن زمان تاکنون تخیل ما را مجذوب خود کردهاند، اپراها، فیلمها، رمانها، کمیکها، حتی بازیهای ویدیویی که گرهگشایی واقعیت از داستان را به یک کار دلهرهآور تبدیل میکند. امروزه محققان هنوز در حال کشف آثار باستانی و بررسی منشاء آنها هستند.
یافتههای اخیر، وایکینگها را بهعنوان اولین اروپاییهایی که حداقل 400 سال قبل از کلمب پا به قاره آمریکا گذاشتند، میدانند، و اولین مطالعات DNA بر روی بقایای آنها نشان میدهد که آنها گروهی متنوع بودند. حفاریها گنجینههای مدفون را پیدا میکنند، مانند گنجینه جواهراتی که امسال در خارج از استکهلم کشف شد، که همچنان به جذب ما برای مهاجمان باستانی میپردازد. همانطور که باستان شناسان جزئیات را تکمیل می کنند، به برخی از اسطوره های ماندگاری که وایکینگ ها الهام گرفته اند نگاه می کنیم.
افسانه 1: وایکینگ ها یک گروه واحد بودند
وایکینگ ها اغلب به عنوان یک ملت واحد در نظر گرفته می شوند، اما آنها به طور دقیق تر گروه های کوچکی بودند که توسط روسای منتخب اداره می شدند. برخی از این قبایل - که در منطقه اسکاندیناوی فعلی زندگی می کردند - در سازماندهی حملات به کشورهای خارجی با یکدیگر همکاری داشتند.
"وایکینگ" به یک مردم اشاره نمی کند، بلکه به یک فعالیت اشاره دارد. در دو قرنی که عصر وایکینگ ها را در بر می گرفت، اکثر ساکنان شمال اروپا به ماهیگیری، کشاورزی، تجارت و صنایع دستی مشغول بودند. برایان مک ماهون، محقق دانشگاه آکسفورد بروکس، مینویسد: «وایکینگ رفتن» کاری بود که یک مرد در جوانیاش برای به دست آوردن افتخار و غنایم جنگی انجام میداد، اما به ندرت پیش میآمد که در طول زندگی خود در حملات خارجی شرکت کند. در وایکینگ: افسانه و تصورات غلط.
منشأ نام "وایکینگ" به خودی خود کاملاً مشخص است. کلمه نورس قدیم معمولاً به معنای "دزدان دریایی" یا "مهاجم" است. او میگوید: برای مک ماهون، این اصطلاح به کسانی اطلاق میشود که «به ماجراجویی در خارج از کشور برای حمله و غارت پرداختند». «ویک» به معنای «خلیج» یا «نهار» است، مانند ریکیاویک در ایسلند، جایی که مهاجران اسکاندیناوی برای اولین بار در حدود سال 870 پس از میلاد ساکن شدند.
فریتز آسکبرگ، مورخ سوئدی، برداشت دیگری ارائه می دهد. فعل vikja به معنای شکستن، پیچاندن یا انحراف است، و Askeberg در کتاب خود درباره فرهنگ باستان نوردیک توضیح می دهد که وایکینگ ها افرادی بودند که از هنجارهای معمولی اجتماعی جدا شدند و خانه های خود را برای دریا در جستجوی شهرت و غنیمت رها کردند.
افسانه 2: وایکینگ ها به طور غیرعادی ظالم بودند
«هرگز در بریتانیا بهاندازه کنونی نژاد بتها وحشتی وجود نداشته است... این وحشیها خون مقدسین را در اطراف محراب میریختند و اجساد قدیسان را در معبد خدا مانند سرگین در خیابانها زیر پا میگذاشتند.»
شرح وحشتناک حمله به جزیره لیندیسفارن، در جزیره ای در سواحل شمال شرقی انگلستان، در سال 793 پس از میلاد توسط محقق آلکوین یورک نوشته شد - رویدادی که آغاز عصر وایکینگ ها در اروپا بود که ادامه یافت. برای بیش از 250 سال (ذوب شدن یخ ها "بزرگراه" گمشده وایکینگ ها را نشان می دهد.)
اگرچه وایکینگ ها واقعاً ترس را القا کردند، کارشناسان می گویند خشونت بومی است. جوآن شورت باتلر از دانشگاه کمبریج میگوید: «ظلم وایکینگها با آنچه در آن زمان اتفاق میافتاد تفاوتی ندارد. «آنها بی رحم تر از نمایندگان ملت ها یا قبایل دیگر نبودند. قتل، آتشسوزی و غارت دستور روز بود.»
او می نویسد: «به اقدامات شارلمانی، پادشاه فرانک ها در دوران وایکینگ ها نگاه کنید. حامی احیای فرهنگ باستانی دستور بریدن سر 4500 ساکسون را در وردن داد.

تاریخچه وایکینگ ها
وایکینگها گروهی از ماجراجویان و جنگجویان اسکاندیناوی بودند که در قرنهای 8 تا 11 میلادی به سواحل اروپا و شمال آفریقا حمله میکردند. آنها با استفاده از کشتیهای بزرگ و پیشرفته، به دنبال غنیمت، جنگافزارها و امواج جدید برای کشتیهای خود بودند. وایکینگها همچنین به عنوان نخبههای دریایی شناخته میشدند و تأثیرات زیادی بر تاریخ اروپا داشتند.
وایکینگها، که به نام نورسمنها نیز شناخته میشوند، از مناطقی که اکنون به عنوان نروژ، سوئد و دانمارک شناخته میشوند، میآمدند. آنها به عنوان ماجراجویان، جنگجویان، تجار و مستعمرهنشینان شناخته میشدند و تأثیرات عمیقی بر تاریخ اروپا و جهان گذاشتند.
# ویژگیهای وایکینگها
1. **کشتیسازی پیشرفته:**
- وایکینگها به خاطر کشتیهای بلند و باریک خود به نام "دراککار" شناخته میشوند که توانایی عبور از دریاها و رودخانههای کمعمق را داشتند. این کشتیها به آنها امکان دسترسی به مناطق دورافتاده و حملههای غافلگیرانه را میداد.
2. **ماجراجویی و جستجو:**
- وایکینگها به دور از خانههای خود به دنبال غنیمت، زمین و تجارت بودند. آنها به سواحل بریتانیا، فرانسه، روسیه و حتی آمریکای شمالی (که به آن وینلند میگفتند) سفر کردند.
3. **فرهنگ و هنر:**
- وایکینگها هنرمندان و صنعتگران ماهری بودند. آنها آثار هنری شامل جواهرات، سلاحها و ابزارهای زیبا میساختند و از نمادها و الگوهای پیچیده در طراحیهای خود استفاده میکردند.
4. **مذهب:**
- وایکینگها از دینهای نورس پیروی میکردند و به خدایانی مانند اودین، ثور و فریا ایمان داشتند. آنها مراسم دینی خود را در مکانهای مقدس مانند معابد و سنگهای حکاکی شده برگزار میکردند.
5. **زبان و ادبیات:**
- وایکینگها به زبان نورس باستان صحبت میکردند و داستانها و اسطورههای خود را به صورت شفاهی و کتبی نقل میکردند. اشعار و حماسههای اسکاندیناویایی مانند "اِداها" و "ساگاها" از مهمترین آثار ادبی آنها هستند.
# تاریخچه مهم
# منشاء وایکینگها
وایکینگها از کشورهای اسکاندیناوی (نروژ، دانمارک و سوئد امروزی) برآمدند. آنها به دلیل نیاز به منابع و زمینهای کشاورزی، به ماجراجویی و مهاجرت روی آوردند.
# حملات و استقرارها
وایکینگها به سواحل بریتانیا، ایرلند، فرانسه و حتی جنوب ایتالیا حمله کردند. آنها همچنین به سرزمینهای شرقی مانند روسیه امروزی و حتی به آمریکای شمالی (وینلند) مهاجرت کردند.
# ساختار اجتماعی
- **یارلها (Jarl):** نخبگان و رهبران قبیلهها.
- **کارلها (Karl):** افراد آزاد و کشاورزان.
- **ترلها (Thrall):** بردگان و کسانی که در خدمت نخبگان بودند.
# دین و اعتقادات
وایکینگها به خدایان نورس مانند اودین، ثور و فریا ایمان داشتند. آنها اعتقاد داشتند که پس از مرگ، جنگجویان شجاع به والهالا (Hall of the Slain) میروند، جایی که در کنار اودین زندگی میکنند.
# فناوری و کشتیها
کشتیهای وایکینگها (دراککار) به طولانی و باریک بودن مشهور بودند و توانایی عبور از دریاها و رودخانهها را داشتند. این کشتیها به آنها امکان حرکت سریع و حملههای غافلگیرانه میداد.
# هنر و فرهنگ
وایکینگها به هنر و صنعتگری علاقهمند بودند. آثار هنری آنها شامل جواهرات، سلاحها و ابزارهای زیبا بود که با الگوها و نمادهای پیچیده تزئین شده بود.
# اکتشافات
وایکینگها به سرزمینهای ناشناختهای مانند ایسلند، گرینلند و وینلند (قسمتی از آمریکای شمالی) سفر کردند. لیف اریکسون یکی از مشهورترین کاشفان وایکینگ بود که به وینلند رسید.
- **حملات اولیه:**
- وایکینگها در اواخر قرن 8 میلادی به سواحل بریتانیا و ایرلند حمله کردند و به مرور زمان به مناطق دیگر اروپا نیز نفوذ کردند.
- **استقرار در سرزمینهای جدید:**
- وایکینگها به مناطق مختلفی مانند نورماندی در فرانسه و بخشهایی از انگلستان و ایرلند مهاجرت کردند و در آنجا مستقر شدند.
- **اکتشاف وینلند:**
- بر اساس اسطورهها و برخی شواهد باستانشناسی، وایکینگها به رهبری لیف اریکسون به سرزمینهای آمریکای شمالی سفر کردند که به آن وینلند میگفتند.